جنبش زنان در آذربایجان و حرکت ملی آذربایجان - حمیده اسکوئی )
در جوامع مردسالار و سنتی همچون آذربایجان بی شک انفعال سیاسی زنان نتیجه طبیعی سلطه تاریخی مردان بر زنان بوده است. زنان همواره بعنوان جنسی ضعیف تلقی شده و اجازه حضور در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیافته اند. محدودیت های کذائی اعمال شده به دختران و زنان آذربایجان مجال هر گونه فعالیت اجتماعی و سیاسی را از آنها سلب نموده و ادامه این روند خود به نوعی باعث سیاست زدگی زنان آذربایجان گردیده است. بجز تعداد معدودی از زنان که در عرصه فعالیتهای سیاسی آذربایجان مشغولند، بقیه زنان رویکردی محافظه کارانه به فعالیت های سیاسی داشته و از آن گریزان شده اند. اگرچه تاریخ آذربایجان شاهد حضور زنانی قدرتمند در عرصه فعالیتهای سیاسی بوده است، اما نسبت این حضور در مقابل حضور مردان بقدری اندک است که از نظر آماری می توان آنرا غیر معنی دار توصیف نمود.
در بیست سال گذشته با کاهش محدودیتهایی در ارتباط با ادامه تحصیل زنان و دختران در مدارس و دانشگاههای کشور شاهد گسترش روزافزون و چشمگیر حضور دختران جوان در دانشگاههای آذربایجان بوده ایم. با اوج گرفتن حرکت ملی در آذربایجان بویژه در دانشگاهها بالطبع علاقه دختران به این حرکت نیز افزایش یافته است ولی به هیچ وجه منعکس کننده وزن اجتماعی این قشر نبوده است.
جنبش زنان در آذربایجان ضمن علاقمندی به مسئله آذربایجان خواهان دستیابی به حقوقی برابر در مقابل مردان است. چه بسا بسیاری از مردان که خود بنوعی ناقض حقوق زنان می باشند، در جبهه ای قرار می گیرند که تحت عنوان حرکت ملی آذربایجان نام دارد. طیف هایی از حرکت ملی آذربایجان عمدتا با خاستگاهی مذهبی و سنتی همراه با رویکردی مردسالارانه و دیکتاتورمابانه حاضر به برسمیت شناختن حقوق زنان در عمل نیستند. بعضی از این طیف ها اگرچه در صحبت هایشان نیم نگاهی نیز به حقوق زنان دارند ولی در عمل ثابت نموده اند که هر طبقه اجتماعی و جنسیتی در راه آرمان و اهداف آنها قابلیت سو استفاده کردن را داراست.
زن روشنفکر آذربایجانی مجبور به مبارزه همزمان علیه تبعیض جنسیتی و تبعیض نژادی است. از سوئی در برابر خودخواهیها و تمایلات مردسالارانه صف می کشد و از سوئی دیگر مجبور به مبارزه در برابر تمایلات نژادپرستانه شونیسم فارس می باشد.
روشنفکران حرکت ملی آذربایجان با تعریفی لیبرالیستی و سکولار از حرکت ملی و با برسمیت شناختن کامل حقوق زنان خواهند توانست زنان مبارز را در کنار خود حس کنند و بدین طریق جبهه مبارزه با شونیسم فارس گسترده تر از هر موقعیتی دیگر خواهد شد. حرکت ملی آذربایجان بعنوان حرکتی با ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شناخته شده است. با توجه به محدودیت موجود و تمایلات اندک زنان برای فعالیت های سیاسی، زن آذربایجانی می تواند در عرصه فرهنگی و اجتماعی فعالتر شده و زمینه را برای یک خیزش و بیداری عمومی ملی در آذربایجان مهیا کند. در شرایطی که رسمیت یافتن زبان تورکی در راس اهداف حرکت ملی آذربایجان جای گرفته است، زنان می توانند با تربیت فرزندان و آموزش دادن زبان تورکی و استفاده گسترده و روزمره از آن زمینه برای نیل به این هدف هموارتر کنند. از سوئی دیگر احزاب و گروههای مدعی فعال در عرصه سیاسی نیز می توانند به نحو مقتضی پایبندی خود را به حقوق زنان اثبات نمایند. بی توجهی به مقوله حقوق اساسی زن و لحاظ نکردن این قشر موثر در پروژه توسعه حرکت ملی آذربایجان ضربه بزرگی به این حرکت بوده و برعکس همکاری نزدیک با جنبش زنان باعث افزایش قدرت حرکت ملی آذربایجان و ایجاد فرصتهایی جدید در راه احقاق حقوق ملی آذربایجان خواهد بود.
جنبش زنان این قابلیت را دارد که در اول صف مبارزه تبعیض زبانی قرار گرفته و بدین طریق زمینه را برای اعتراضات گسترده و عمومی در مدارس و دانشگاهها فراهم کند.
روشنفکران زن آذربایجان همواره خود را در کنار حرکت ملی آذربایجان می دانند، اما تمایل به غرق شدن در مناسبات نامشروع و غیر اخلاقی قدرت، باندبازیها، فرصت طلبیها و مناسبات غیر اخلاقی سیاسی را ندارند. زن روشنفکر آذربایجان به جامعه ای می اندیشد که در آن ضمن برچیده شدن هر نوع تبعیض جنسی و زبانی زمینه برای برابریهای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محقق گشته و انسان آذربایجانی اعم از زن و مرد ضمن حفظ کرامت انسانی و اخلاقی در رفاه زندگی نموده و به سعادت ملی دست یابد.
http://oyrenci.mihanblog.com/More-398.ASPX