22 Kas 2008

جدایی اراضی بزرگ ترکهای آذربایجان-حسن سعادتی

جدائی اراضی بزرگ ترکهای آذربایجان به دو قسمت شمالی و جنوبی و مسووليت امروز ما آذربایجانیهای ترک - حسن سعادتي
كشورجمهوري آذربايجان بخشي از اراضي بزرگ و تاریخی ترکهای آذربایجان است كه در پي دو دوره جنگ ميان روسيه و ايران و با قراردادهاي گلستان و تركمانچاي به دوقسمت جدا شده است. اين نكته‌‌اي است كه همه آن را مي‌دانند و اين حقيقت را تاريخ‌شناسان جهان در كتابهاي مختلف ذكر كرده‌اند، و در اغلب كتابهاي تاريخي مربوط به دوره‌ي ترکهای قاجار موضوع جنگ‌هاي روسيه ـ ايران و نحوه‌ي جدايي اراضی وسیع آذربایجان و شهرهای تبریز اردبیل ارومیه زنجان قزوین …از گنجه، باكو، ايروان، نخجوان، قره‌باغ و … از آذربایجان بزرگ مورد بررسي قرار گرفته است.
امروز هر ترک آذربایجانی در هر نقطه‌اي از جهان كه باشد، راجع به جدایی آذربایجان به دو قسمت و اشغال اراضي جنوبی آذربایجان توسط رژیمهای شونیسم فارس و آریانی شاهنشاهی و امروز هم توسط شونیسم فارس با لباس آخوندی خمینیسم چيزهايي مي‌داند، يعني همگان مي‌دانند كه، این اراضی وسیع ترکهای آذربایجان بود که به دو قسمت جدا شد نه اراضی ایران.
بخش‌هاي شمالی آذربایجان یک کشوری مستقل با نام جمهوری آذربایجان با سیستم سکولار لائیک و عضو [1] سازمان ملل متحد است و بخشهای وسيعي از خاك بزگ آذزبایجان که در نقشه امروز ایران هم ایالت های آذربایجان مشخص است اکنون زیر سلطه ایران شونیسم فارس آخوندی است.
اين يك سوي قضيه است. دانستن اينكه ما بخش‌هاي وسيعي از خاك آذربایجان را از دست داده‌ايم، يك حس عميق تأسف را موجب مي‌شود و نيز ناخودآگاه اين فكر را در ذهن ما پديد مي‌آورد كه: «چگونه مي‌توانيم اراضي اشغالي خود را از ایران بازپس گرفته و آزاد كنيم؟» اين موضوع بسيار مهمي است كه بايد درباره‌ي آن بسيار انديشه كرد. خصوصاً ما آذربايجا نیهاي ترک بايد درباره‌ي اين موضوع حساسيت خاصي داشته باشيم. و در هر حركتي كه براي آزادسازي اراضي اشغالي ما باشد، پيشتاز و پيشرو باشيم.
نخست بايد بدانيم كه در تجاوزات ارتش ايران به آذربایجان جنوبی در سال ۱۹۴۶ در زمان حکومت سید جعفر پیشه وری هزاران تن از نياكان ما براي حفظ اراضي بزرگ آذربایجان جنوبی به شهادت رسيده‌اند. هزاران تن ازترکهای غيور آذربايجان در تبریز اردبيل خلخال زنجان، و … تا پاي جان كوشيدند تا با سپاه ایران مقابله كنند. مناطق دیگر آذربایجان نیز مثل اصلاندوز و خدافرين شاهد رشادتهاي نياكان شجاع ما بوده است. علاوه بر آن، ترکهای آذربايجان آنسوی ارس جمهوری آذربایجان نيز كه در آن روزگار بخشي از شوروی سوسیالیستی و زیر کنترل روسها بود با برادران خود در آذربایجان جنوبی همدردی می کردند.اینها هم از اهالي خاک وسیع آذربایجان بودند.تاریخ همیشه شاهد رشادتهای ملت بزرگ ترک آذربایجان در جهت کسب استقلال و هوییت خود بوده است. این مللت در شهر گنجه كه جزو خاك آذربایجان است، مجاهدتهاي درخشاني انجام دادند. در شهر گنجه كه جزو شهرهاي بزرگ و زیبا آذربایجان به شمار مي‌رود، يك سردار ترک آذربایجانی به نام «جوادخان گنجه‌اي»، يك ماه تمام با عده‌اي قليل در مقابل بيست‌هزار روسي متجاوز مقاومت كرد و به شهادت رسيد. حسين‌قلي خان حاكم باكو در اقدامي متهورانه يك سردار روسي به نام سيسيانوف را كشت و سر وي را به تهران فرستاد.
ترکهای آذربايجان شمالی كه در شمال ارس (جمهوری آذربایجان و سایر مناطق) زندگي مي‌كنند، مانند ملت آذربایجان جنوبی که در اشغال ایران است وترکهای ترکیه قبرس ترکمنستان شمالی(جمهوری ترکمنستان) و ترکمنستان جنوبی(در اشغال ایران) ترکهای قشفائی و …از یک مللت و داراي پيشينه‌ي تاريخي و فرهنگي زبانی هستند. به دليل اشتر كات مذهبي و قومي و زبانی و نيز مجاورت جغرافيايي، ما ترکها مسئوليت سنگيني در قبال سرنوشت همدیگر بر دوش داريم.
همه‌ي اين دلايل ثابت مي‌كند كه ما ترکها دنیا مسووليت بزرگي در قبال اتحاد ترکهای آذربایجان شمالی ساكن در شمال ارس (جمهوری آذربایجان) و آذربایجان جنوبی(دراشغال ایران) بر عهده داريم و بايد حركت گسترده‌اي را براي احياي پيوندهاي ديرين ميان شمال ارس (جمهوری آذربایجان) و آذربایجان جنوبی (در اشغال ایران) آغاز كنيم. البته در اين راستا اقداماتي توسط مللت بیدار ترک آذربایجان و خصوصأ روشنفكران جوان و هوییت طلب شهرهايي مانند تبريز، اروميه، زنجان و اردبيل انجام شده است و مللت ترک آذربایجان علیرغم آسیمیلاسیون شدید و فشار و سرکوب رژیم آخوندی ایران بیداری خود را از دست نداده اند. طي سالهاي گذشته و اکنون در مطبوعات و رسانه‌های داخلی و خارجی اخباري درباره‌ي فعاليت و بیداری ترکهای آذربایجان جنوبی در اراضی خودشان منتشر شده كه حاكي از تلاش مشترك روشنفكران ترکهای آذربایجان شمالی و دنیا براي احياي پيوندهاي ديرين ميان ترکهای آذربایجان است.
البته روشن است كه منظور من از احياي پيوندهاي ديرين ميان آذربایجان شمالی و آذربایجان جنوبی و يا پيوند اين اراضی جدا شده در سال 1828 - 1813 با همدیگر، ارايه‌ي يك فكر منطقي و خردمندانه است. تصور كنيد كه شما خانه‌ي بزرگي داشتيد به نام آذربایجان كه به زوربه دو قسمت شده و يك اتاق آن جدا شده و هنوز هم زیر اشغال ایران است و سالها از اين ماجرا گذشته است. اكنون شما مي‌خواهيد اتاقي را كه جزو خانه‌ي شما بوده، بازپس بگيريد. آيا اقدام شما يك اقدام منطقي براي گرفتن حق خودتان محسوب نمي‌شود؟ ماجراي جدائی اراضی وسیع آذربایجان ( و به طور كلي شهرهای نازنین آذربایجان از یکدیگر) به همين مثال شبيه است، اراضی وسیع ترکهای آذربایجان جنوبی و آذربایجان شمالي (جمهوري آذربايجان ) به زور ازهمدیگر جدا كرده‌اند. اكنون ترکهای آذربایجان جنوبی و آذربایجان شمالي ، مي‌خواهند به جدايي پايان داده و خاك و حق خود را از رژیم شونیسم فارس آخوندی که در منطقه از نام اسلام سوءاستفاده های کلانی برده و می برد بازپس بگيرند. البته كه در نزد همه‌ي خردمندان جهان اين كار، يك اقدام مثبت و منطقي محسوب مي‌شود.
بي ‌گمان منظور من اين نيست كه دولت جمهوری آذربایجان بيانيه صادر كند و خواستار الحاق فوري آذربایجان جنوبی به جمهوری آذربایجان باشد. در شرايط حاضر، دخالت دولت جمهوری آذربایجان در اين مسأله منطقي به نظر نمي‌رسد. منظور من اين است كه روشنفكران، نويسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان ترکهای آذربایجان در دنیا جايگاه اين مسأله را در افكار عمومي ارتقا داده و به يك «طلب ملي» تبديل كنند…انتشار مجله های وزين با نامهای مختلف و در جهت پیوند و اتحاد آذربایجان بزرگ توسط فعالین حركت آزاديبخش و استقلال آذربایجان جنوبی با همكاري تعدادي از فعالان فرهنگي باكو و تبریز و در سطح دنیا منتشر شود، البته در شهرهای مختلف آذربایجان قیام ترکهای آذربایجان در سال گذشته (۲۰۰۶) و در سالگرد این قیام در سال ۲۰۰۷ علیه رژیم شونیسم فارس آخوندی با شعارهای «هارای هارای من تورکم» و … نويد بخش يك حركت بزرگ فرهنگي در راستاي پيوند دوباره آذربایجان شمالي و آذربایجان جنوبی است …
البته با دلايلي كه برشمردم، اين موضوع براي ترکهای آذربایجان جنوبی از اهميت خاصي برخوردار است. خصوصاً كه دولت حاكم بر آذربایجان جنوبی، تلاش دارد با سوء استفاده ازاسلام (شیعه سیاسی) بر ضد جمهوری آذربایجان فعاليت كند وترکهای آذربایجان جنوبی را كه خواستار الحاق و اتحاد با آذربایجان شمالی هستند با موضوعات پوچ و اختلاف برانگيز سرگرم كند.
رژيم ایران مثل همیشه در صدد سؤاستفاده از نام شیعه سیاسی (مثل قصبه نارداران جمهوری آذربایجان) تلاش عليه جمهوری آذربایجان ميکند، سرزمینی که جوادخان گنجه‌اي‌ها، ستارخان‌ها باقر خان ها پیشه وری ها … در راه حفظ آن به شهادت رسيده‌اند. در چنين شرايطي، موضوع اراضي اشغالي آذربایجان توسط ايران، بايستي به يكي از موضوعات مهم ملت ترک آذربایجان و به خصوص جامعه‌ي ترکهای دنیا تبديل شود. تفكر اتحاد مجدد آذربایجان شمالي و آذربایجان جنوبی ـ كه آرزوي همه‌ي ترکهای آذربایجان جنوبی و خصوصاً ترکهای جمهوری آذربایجان است ـ بايستي در محافل روشنفكري، ادبي، مطبوعات و رسانه‌ها مورد توجه ويژه‌اي باشد. اين تفكر در جمهوری آذربایجان ( آذربایجان شمالی) نيز بسترهاي لازم را براي رشد و شكوفايي دارد.
عليرغم تبليغات ضد جمهوری آذربایجان (شمالی) گسترده‌اي كه توسط رژيم شونیسم آخوندی در آذربایجان جنوبی انجام مي‌شود، مردم آن سامان احساسات و تفكر اتحاد خوبي دارند و مردم آذربایجان جنوبی هم در کنار برادران خود هستند. ترکهای آذربایجان شمالی از هنگام جدايي از آذربایجان جنوبی، تحت ستم‌هاي سنگين و تحمل ناپذير تزارها و كمونيست‌ها قرار داشته و با فروپاشي شوروي روزهاي بهتري را پيش رو دارند و امروز هم در جهت توسعه قدمهایی که بر داشته که قابل قیاس با ایران آخوندی شونیسم فارس نیست . اما همانگونه که جمهوری آذربایجان با يك سیستم و دولت مدرن در دنیا در جهت پیشرفت قدمهایی بر داشته ولی حكومت آخوندی، حكومت «مذهبی و اسلامی» (به تعبير مقامات تهران) مي‌باشد.
بعد ازانقلاب اسلامی هم، متاسفانه حكومت مردمي درجمهوری اسلامی ايران شكل نگرفت. ابتدا حكومت شونیسم وجلاد و سرکوبگر خمینی روي كار آمد كه منافع مردم آذربایجان جنوبی را برباد داد (نمونه شریعتمداری) … و پس از خمینی شیطان صفت سلسله‌ي پادشاهي آخوندهای شیطان صفت خامنه ای، رفسنجانی، احمدی نژاد، منابع و ثروت آذربایجان جنوبی را درجیبهای خودشان و در اختيار مناطق فارس نشین قرار داده‌ و با دادن امتيازهاي كلان به روسیه و چین وحمایتهای کلان مادی از گروههای تروریستی حزب الله لبنان فلستین، ميكوشد تا به حكومت خود ادامه دهد. و باز هم مردم آذربایجان جنوبی (در اشغال ایران) در وضعيت فلاكت‌باري زندگي مي‌كنند و فقر و بي‌بند واري واعتیاد و استبداد بر آذربایجان جنوبی(در اشغال ایران) حاكم است. در چنين وضعيتي آنان نيز خواستار پيوستن به جمهوری در حال توسعه آذربایجان ترک هستند.
۱۷/۰۱/۱۳۸۶آذربایجان جنوبی
——————————————————————————–
http://www.11007.baybak.com/?p=1008