آذربايجان سر ايران
روح الله قهرماني
e-mail : mailto:r_ghahremani@yahoo.com
زماني كه صحبت از آذربايجان مي شود ، آذربايجان سر ايران است ، مهد فرهنگ و علوم و نوابغ ، مهد دلِيران و غِيورمردان و…ولي در مِيدان عمل و تخصيص اعتبارات و غيره ، آذربايجان در ردِيف پنجم و ششم قرار مِي گِيرد!در زمان رژيم ملعون پهلوي تبريز به عنوان شهر دوم صنعتي و شهر وليعهد نشين مطرح بود ولي بعد از انقلاب شكوهمند اسلامي كه از پِيشروان اصلي اش مردم غيرتمند آذربايجان بودند ، مي بينيم اين رتبه در بين كلان شهرها به رتبه ششم بعد از تهران بزرگ ، اصفهان ، شيراز ، مشهد و اهواز تنزل ِيافته است.شهري كه به شهر اولين ها مشهوراست واولين مدرسه،كتابخانه،روزنامه، پليس،آتش نشاني،راه آهن و… در اين شهر تاسيس شده،شهري كه مقام اول را در صادرات محصولات غير نفتي دارد و داراِي اغلب صنايع مادر مِي باشد و حدود 75 درصداز توليدات موتور و قطعات خودروهاي ساخت شركتهاي بزرگ در اين استان تولِيد مِي شودآيا شايستهء چنين جايگاهي است ؟طبق اعلام سازمان محيط زيست كشور ، تبريز پس از تهران آلوده ترين شهر ايران است اما آيا يك دهم اعتباراتي كه براي كاهش آلودگي هواي تهران نظِير تبليغات و اطلاع رساني ، گاز سوزکردن اتوبوس ها،راه اندازِي اتوبوس هاي برقي و… هزِينه مِي شود به شهر تبريز نِيزاختصاص يافته است؟چرا شهري مانند كاشان كه اثري از آلودگي هوا در آنجا نيست و به هيچ وجه قابل قياس با تبريز نمِي باشد بايد به اتوبوسهاي گازسوز مجهز شود ولي شهري كه ساکنِين اش از آلودگي هوا رنج مي برند بايد از اين امكانات بِي بهره بماند؟
مجوز ساخت و توليد خودروهاي ارزان قيمت و كم مصرف به شركت تراكتورسازي و شركت ماد خودرو اعطا نشد!آيا نه به اين دلِيل كه همه سرمايه هاي خريد خودرو و بازار کار و سرماِيه به سمت تهران سرازير شود؟همه فرودگاههاي بين المللي كلان شهر ها به تجهيزات فوق پيشرفته سيستمهاِي رادار مجهز مِيشونداما تنها كلان شهر ترك نشين ازاين تكنولوژي بِي بهره مِي ماند!
در حالي كه در اصول 19 و 15 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران صراحتا” به رسميت شناخته شدن زبانهاي محلي تاكيد شده است و علِيرغم اِينکه بيش از 45% جمعيت کشور ترك زبان هستند، باِيد پرسِيد براي جلوگيري از انحطاط اين زبان غني و اصيل آِيا تاكنون اقدامي در خصوص تدريس زبان تركي در مدارس و يا تاسيس فرهنگستان زبان صورت پذِيرفته است؟نه خِير!
نه تنها در اِين خصوص اقدامِي نشده بلکه حتي از ثبت شركتهايي كه نامهاي تركي برايشان انتخاب شده خودداري مي شود!
در كشوري كه تمام شبكه هاي تلويزيوني و راديوئي آن به زبان فارسي پخش مي شود ، چرا بيشتر از 50درصد برنامه هاي محلي آن نِيز مِي بايست به زبان فارسي پخش شود ؟ بدِيهِي است اگر كسي در تبريز تمايل به استفاده ازبرنامه هاي فارسي زبان داشته باشد از شبكه هاي متعدد سراسري بهره خواهد برد و ديگر نِياز نيست كه تنها شبكه استاني که وظِيفه صِيانت و رشد و تقوِيت وبهبود آئِين وسنن وفرهنگ بومِي استانها راعهده داراست ازاِين مهم غفلت نماِيد!وآِيااِين کار نوعِي نقض غرض نِيست؟
در پايان از كليه عزيزاني كه وقت خود را صرف خواندن اين مقاله نمودند تشكر و قدرداني ميكنم و از هموطنان ترك زبانم به سبب اينكه مجبور شدم عليرغم ميل باطنيم اين مطالب را به زبان فارسي بنويسم پوزش مي طلبم .
” … ائليمين فرسئجادا درديني سويلر ديليم من … “